88/8/21
5:46 ص
شیخ ابوالحسن خرقانی :
خدای را چنان باید دانست که هر چند می دانیش ، گویی : «کاشکی بهتر دانستمی.»
بهاء ولد :
سوال کردند که «معرفت چیست و محبت چگونه است؟» گفتم : «اگر نمی شناسی ، با تو چه گویم؟ و اگر می شناسی ، با تو چه گویم؟»
امام محمد غزالی :
ریا چون اژدهاست که همه را فرو برد ، و بازپسین صفتی که از صدیقان بشود ، این باشد.
شمس تبریزی :
اول بود که ماهی سوی آب می رفت. این ساعت هر کجا ماهی می رود ، آب می رود!
عین القضات همدانی :
اگر در عالم بگردی ، هیچ آدمی نیابی که از تعصب موروث خود برخاسته بود.
میبدی :
از آشنایی تا دوستی هزار منزل است.
عبدالرحمن سلمی :
تو از پدر زادی و عارف از وقت. تو در خانه نشستی و عارف در وقت.
عین القضات همدانی :
تو زمین باش تا او آسمان باشد. گاه بارانش بر تو می بارد و گاه آفتابش بر تو می تابد و گاه ابرش تو را در سایه خود می پروراند و گاه نفحات لطف او بر تو می وزد تا پخته گردی.